صادقانه

سلام دختر قشنگم دیشب سونوی هفته 28 بارداری بودم.خداروشکر اینبارم سر بلندم کردی و همه چی اوکی بود وزنتم یک کیلو و 170 گرم بود حدودا.. ولی اینبار نگرانم چون باید حدودا دو هفته زودتر سزارینم کنن و تورو بیرون بیارنت میترسم به اندازه کافی تپل نباشی وقتی میای.. حالا امید به خدا انشالله که زودی وزنت خوب بشه درحد نرمال.. جنب و جوشتم که وحشتناک زیادی گاهی اینقدر محکم لگد میزنی که منو کاملا تکون میدی.. سرکار هم مدام داری تو دلم وول وول میخوری و حواسمو پرت میکنی.. دلم به همینا خوشه ایشالله همیشه سالم و سرحال باشی عزیز دلم.. بازم میگم منتظرتم خانومی صادقانه...ادامه مطلب

سلام خانوم خانومای مامان. دیروز برای اولین بار سکسکه هاتو تو هفته 29 حس کردم.چه حس قشنگی بود بخدا. با اینکه برای بار دومه دارم حاملگی رو خوب حس میکنم ولی اینبارم برام تازگی همون دفعه اولو داره. سرکار بودم یهو حس کردم یه تیک تیک خفیف منظم زیر دلم اون توها داره میزنه و یهو متوجه شدم همون سکسکه توست. الهی قربون حرکات و سکسکت بشم مامانی. هفته دیگه عیده و فوقش بعد از عید یه هفته دیگش من بیام سر کار بعدش میخوام استعلاجی بگیرم و تو خونه حسابی بهت برسم.. خیلی دوست دارم مثل آبجی سمات. منتظرم صادقانه...ادامه مطلب

سلام دختر قشنگم الان تو هفته 33 هستم و آخرین روزیه که میام اداره. خانم دکتر مجیبیان از بیست فروردین تا تاریخ زایمان که تقریبا اواخر اردیبهشت یا اوایل خرداد میشه بهم مرخصی استعلاجی داد..به خاطر قند حاملگی و مردن داداشیت که دفعه پیش تو بیست و هفت هفته از بین رفت گفت لازمه استراحت کنم.ماشالله حال توکه خوب خوبه. هفته پیش رفتم سونوی دکتر عقیلی که تو هفته 32 وزنت 1800+_260 گرم بودی دکتر گفت همه چی نرماله خداروشکر .حرکاتتم که اندازه نداره ماشالله محکم و مداوم. قربون اون دست و پای کوچولوت بشم که میتونم حسشون کنم. انشالله صحیح و سالم سر وقت بیای تو بغلم.. منتظتم.. بوس بوس صادقانه...ادامه مطلب

سلام برای بار سوم اومدم که شروع کنم. تو این مدت یه بار دیگه باردار شدم نینیم پسر بود ولی نمیدونم چی شد یهو تو هفته 27 متوجه شدم که دو هفته بوده که تو شکمم مرده بوده..سریع رفتم سزارین شدم و کوله باری از غم رو تا مدتی به دوش کشیدم.   الان که تقریبا دوسال از اون اتقاق تلخ میگذره برای بار سوم باردارم و یه دختر 20 هفته تو شکمم دارم. توی این 4 ماه و نیم هر جور ازمایش ژنتیکی بود انجام دادم حتی کارم به امینو سنتزم کشید برای اینکه خدای نکرده دوباره به تجربه قبلی گرفتار نشم. ایندفعه قند حاملگی هم دارم که دارم با انسولین کنترلش میکنم. روزهای پر از استرس و نگرانی ای رو طی میکنمو امیدوارم که خدا بازم لطفشو شامل حالم کنه و دخترمو صحیح و سالم بیاره تو بغلم.. به امید آن روز   صادقانه...ادامه مطلب

سلام دختر قشنگم..

دو روز پیش بازم رفتم سونو پیش آقا دایی کل اعضا بدنتو بررسی کردن و گفتن هیچ مشکلی نمیبینن..

انشالله که واقعا حالت خوبه و زودی میای پیش ما..

حرکاتت کلا هزار ماشالله خیلی زیاد شده ولی از دیروز تا حالا کمتر جنبیدی  .شاید کمی خسته بودی آخه خودمم دیروز حالم خوب نبود..

دلم لک زده بیا تا بغلت کنم .بوت کنم..نگات کنم و بهت شیر بدم..

بیا دختر قشنگم منتظرتم..

آبجی سما که داره برای اومدنت روز شماری میکنه امیدشو نا امید نکن عزیزم..

 

صادقانه...

سلام دختر گلم. امروز 25 هفته و 6 روز دارم و 26 هفتم داره تموم میشه. از هفته پیش حرکات شدیدی از خودت نشون میدی جوری که وقتی از رو لباس به شکمم نگاه میکنم میتونم تکوناتو ببینم.. ماشالله فکر کنم خیلی شیطونی و وقتی دنیا بیای قراره پوست من و بابایی و آبجیتو بکنی.. خوشکل من منتظرتم خیلی زیاد ولی زودتر عجله نکن که بیای..بزار حسابی تپل بشی بعد بیا.. سما هم خیلی منتظرته عزیزم..وقتی اومدی اذیت خواهرت نکنیا خیلی برام عزیزه.. دختر قشنگم فعلا برات اسم آوا رو انتخاب کردیم..حالا تا ببینیم تا وقتی دنیا میای چی پیش میاد..شاید مثل اسم آبجیت که تا وقتی دنیا اومد ثنا بود بعد یهو شد سما. از رو لباس میبوسمت گلم. صادقانه...ادامه مطلب